جدول جو
جدول جو

معنی کوره کیا - جستجوی لغت در جدول جو

کوره کیا(رَ / رِ)
لقبی بوده است که مسلمانان قزوین به حسن بن محمد بن بزرگ امید داده بودند. (از تاریخ گزیده چ عبدالحسین نوایی ص 523)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ کِ)
کره کش. دهی از دهستان دیزمار باختری که در بخش ورزقان شهرستان اهر واقع است و 230 تن سکنه دارد. (از فرهنگ فارسی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است نوزده فرسخ میانۀ جنوب و مشرق فلاحی به فارس. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
خداوند کار کار فرما، حاکم امیر (در گیلان و مازندران)، پادشاه توضیح در برهان بکسر ثالث و کاف فارسی آمده و صحیح نیست ولی گاه در اشغار باضافات آمده کار کیایی کارو کیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کور گیا
تصویر کور گیا
درخت و میوه و بار کور خرنوب
فرهنگ لغت هوشیار
اسم و اتباع کوزه، کوزه های جورواجور
فرهنگ گویش مازندرانی
راه تنگ و باریک که میان بر باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در گرجی محله ی بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی